دانلود قسمت هفتم سریال فاختههای میدویچ 2022 The Midwich Cuckoos
اپیزود هفتم فاختههای میدویچ با انتقال سریع کیسی به بیمارستان آغاز میشود. بعد از اینکه ایوی را دید که به سمت او رفت، به نظر می رسد که او چیزی برداشته است، اما خوشبختانه امدادگران به موقع به آنجا می رسند و او پایدار است. هنگامی که کاسی از خواب بیدار می شود، سوزانا اعتراف می کند که در زیرزمین مدرسه حبس شده است و به همین دلیل غیبت می کند. کیسی او را باور نمی کند، و اشاره می کند که این یک داستان تکراری است که او هرگز آنجا نیست وقتی که کیسی به او نیاز دارد.
دانلود قسمت ششم سریال فاختههای میدویچ 2022 The Midwich Cuckoos
قسمت ششم فاختههای میدویچ با یک پرش زمانی دیگر آغاز میشود، این بار 2 سال پس از قول سوزانا به بچهها. او با آقای وستکات، بریونی و پل کار می کند و به نظر می رسد در میدویچ هماهنگی وجود دارد. حداقل فعلا. آقای وستکات اعتراف می کند که می خواهد تعدادی از بچه ها را به یک پایگاه نظامی چند مایلی دورتر از دهکده ببرد تا آزمایشاتی انجام دهند. او مطمئن است که آنها می خواهند ادامه دهند و آنجا را ترک کنند، به خصوص که آنها در بخش 300 در مورد آنچه در آن سوی دهکده قرار دارد صحبت می کنند.
دانلود قسمت پنجم سریال فاختههای میدویچ 2022 The Midwich Cuckoos
قسمت پنجم Midwich Cuckoos یک سال بعد از وقایع فصل قبل شروع می شود. زوئی که از دنیا جدا شده است، تصمیم می گیرد تجربیات خود را بنویسد. او می گوید که چگونه زندگی در میدویچ مانند زندگی تحت اشغال است. اما تفاوت اینجا این است که بچه ها نگهبان و دروازه بان هستند. زویی میخواهد وحشت پایان یابد، و معتقد است که گفتن آنچه در حال وقوع است به تمام جهان کلید این امر است. سام در کنار او کار می کند.
دانلود قسمت چهارم سریال فاختههای میدویچ 2022 The Midwich Cuckoos
قسمت 4 سریال فاختههای میدویچ در آمادگی میدویچ آغاز میشود، زیرا پل در حال بررسی اظهارات سانی در مورد مادرش است. چیزی جمع نمی شود، و این که دوربین های مداربسته پارکینگ به مدت 6 ساعت به طور کامل اتصال کوتاه کرده اند، کمکی به آن نمی کند. در واقع، تمام دوربین های دیگر در مسیر نیز خاموش شده اند، که این شک را بیشتر می کند.
دانلود قسمت سوم سریال فاختههای میدویچ 2022 The Midwich Cuckoos
قسمت سوم سریال فاخته های میدویچ دو سال پس از تولد این کودکان آغاز می شود. برخی از روایتهای زوئی تأیید میکند که همه در میدویچ دهان خود را بستهاند و اشاره میکنند که جهانهایشان کوچکتر شده و به این دهکده محدود شدهاند. همه آنها عادت کرده اند زندگی خود را تماشا کنند، در حالی که فرزندانشان بدون شک برای سن آنها خاص هستند. همه کورکورانه باور دارند که زندگیشان عادی است... تا اینکه یک روز صبح همه چیز تغییر میکند. نشانه شروع این فصل!